فیلترینگ و یک ترس تاریخی
چرا برای یک کار غیرقانونی، شکستخورده و بیثمر که صدها و شاید هزاران میلیارد تومان هزینه به دولت و ملت تحمیل میکند این همه پافشاری وجود دارد و هیچ تحلیل کارشناسی یا اقدام سیاسی نتوانسته است تصمیمسازان و تصمیمگیران فیلترینگ را از این کار زیانبار منصرف کند؟
کامبیز نوروزی
در میان تمام مشکلاتی که امروزه کشور با آن درگیر است، مشکل فیلترینگ از یک جهت آسانترین آنهاست. اگر حل مسائل اقتصادی و بینالمللی و تحریمها و مشکلات دیگر مستلزم برنامههای دقیق، پیچیده و طولانیمدت است، مشکل فیلترینگ با چیزی شبیه زدن یک دکمه و خاموشکردن دستگاهها و تجهیزاتی که فیلترینگ را انجام میدهند، انجام میشود.
فیلترینگ با همه دردسرها و هزینههای هنگفتی که روی دست دولت-ملت گذاشته، کلا بیهوده و بیثمر بوده است.
اینک این پرسش را باید پاسخ داد که چرا برای یک کار غیرقانونی، شکستخورده و بیثمر که صدها و شاید هزاران میلیارد تومان هزینه به دولت و ملت تحمیل میکند و موجب افزایش شکاف بین دولت و ملت میشود، این همه پافشاری وجود دارد و هیچ تحلیل کارشناسی یا اقدام سیاسی نتوانسته است تصمیمسازان و تصمیمگیران فیلترینگ را از این کار زیانبار منصرف کند؟
گمانها بر این است که یکی از دلایل این اصرارها منافع اقتصادی سرشاری است که شرکتهای متصدی فیلترینگ و فیلترشکنها از این روند به دست میآورند. چهبسا این دو گروه در فرایند تصمیمسازی و تصمیمگیری درباره فیلترینگ نقشآفرینی مؤثری دارند.
اما غیر از این باید سراغ یک دلیل تاریخی عمیقتر و تجربه دولت در ایران رفت.